- پشت دری
- پارچه ای که بپشت در آویزند تا از تابش آفتاب بکاهد پرده ای که پشت شیشه های پنجره و در نصب کنند، صفحه ای چوبی که با دو گیره بپشت شیشه دکانها زنند
معنی پشت دری - جستجوی لغت در جدول جو
- پشت دری ((~. دَ))
- پارچه یا پرده ای که پشت در یا پنجره بیآویزند
- پشت دری
- پارچۀ نازک که پشت شیشۀ پنجرۀ اتاق آویزان می کنند که آفتاب به درون اتاق نیفتد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درد پشت وجع الظهر
اتکاء
عمل و شغل تشت دار
صورتی پر رنگ قرمز کم رنگ سرخ روشن آلا آل، کرمی است در آمریکا و مصر و هندوستان که بر زراعت پنبه خسارت وارد میسازد
قوی پشتی اعتماد اطمینان استظهار، مدد کاری تقویت امداد یاری
مستظهر معتمد متکی. یا پشت گرم بودن، مستظهر بودن متکی بودن
نیرومند شده مستظهر
آنکه پشتش مجروح است پشت زخم
پیاپی، متوالی
زدن با پشت دست بپشت دست کسی، دستکش بی پنجه زنان
کف دست: (نسوزد کسیرا تب دیگران مگر پشت دستی که ساید بر آن) (خسرو دهلوی) یا پشت دست بر زمین نهادن (گذاشتن)، کمال فروتنی نمودن زاری و فروتنی کردن، یا پشت دری بر کندن، یا پشت دست خاییدن، پشیمان شدن افسوس خوردن ندامت تحسر تاسف. یا پشت دست داغ کردن، خود را ملزم بعدم تکرار کاری یا گفتاری کردن، یا پشت دست زدن، زدن با پشت دست. یا پشت دست کندن، یا پشت دست گزیدن، (مصدر)
قسمت ظهر پای، تیپا لگد، حیز و مخنث. یا آش پشت به پشت دادن، آشی که روز سوم پس از رفتن مسافر پزند و بفقرا و همسایگان دهند
اطاقی که پنج در دریک سو (معمولا رو بصحن) دارد (سابقا بیشتر معمول بوده)
عمل ضد عفونی ضد عفونی کردن
زدودن و دور کردن پلشتی، برطرف ساختن پلیدی
ضدّ عفونی، در پزشکی متوقف کردن رشد میکروب ها یا نابود ساختن آن ها به وسیلۀ مواد پلشت بر
ضدّ عفونی، در پزشکی متوقف کردن رشد میکروب ها یا نابود ساختن آن ها به وسیلۀ مواد پلشت بر
آنکه پشتش زخم دار است، پشت زخم
چیزی که به رنگ پشت برگ گل سرخ باشد، سرخ کم رنگ
تکیه داشتن به کسی یا چیزی، استظهار، اعتماد، اطمینان، برای مثال گرم پشت گرمی ز یزدان بود / همیشه لب بخت خندان بود (فردوسی - ۴/۲۰۷)
پشتیبان، پشت وپناه، چیزی یا کسی که دارای پشت وپناه باشد
عمل و شغل طشت دار
قفا پشت گردن پس سر، در عقب مقابل پیش رو روبرو، نهانی در خفا در غیاب مقابل روبرو آشکار. یا پشت سر کسی دیدن، زوال کسی را دیدن، یا در پشت سر کسی. در غیاب او
واژگونه، وارونه
عقب سر، پس سر، پشت گردن، در پی
پشت آستر و رویه، وارونه، واژگونه، پشت و رو
پشت و رو کردن: برگرداندن و وارونه کردن جامه یا رویۀ لباس که پشت آن به رو بیاید، کنایه از خلاف واقع نشان دادن
پشت و رو کردن: برگرداندن و وارونه کردن جامه یا رویۀ لباس که پشت آن به رو بیاید، کنایه از خلاف واقع نشان دادن
وارونه، واژگونه
در علم زیست شناسی یک قسم لاک پشت گوشت خوار که در دریا زندگی می کند
توتیا، در علم زیست شناسی جانوری دریایی از نوع خارپوستان با بدن کروی و پوشیده از خارهای ریز که غالباً به سنگ ها و علف ها یا جانوران دریایی دیگر می چسبد و از جلبک ها و گیاه های دریایی تغذیه می کند، بلوط دریایی